ناهماهنگی بین مهندسان متولی پروژههای عمرانی و کارشناسان محیط زیست در ایران مشکلات و بحرانهای زیستمحیطی بسیاری را به وجود آورده است که نسلهای آینده باید تاوان این اختلاف نظرات را بپردازند.
متاسفانه میبینیم که در زمینههای راهداری و سدسازی در ایران نقش «مهندسان» همواره در احداث پروژهای عظیم که موجب تخریب محیط زیست میشود بسیار بیشتر از کارشناسان محیطزیست است و این موضوع باعث شده است که جایی برای نظر دادن آنهایی که دغدغه محیط زیستی دارند وجود نداشته باشد، مانند احداث جادههایی که میلیونها درخت و عراضی جنگلی را نابود میکند یا شهرکسازیهای لاکچری که در دل کوهستان و جنگلها برای افراد خاص ساخته میشود یا همین سدسازی که بدون نگاه به آینده ساخته میشوند. شاید این موضوعات اکنون برای ما خطر زیستمحیطی کمتری داشته باشد ولی نسلهای آینده بهدلیل همین تصمیمات اشتباه مهندسی چالشها و بحرانهای فراوانی را تجربه خواهند کرد.
بهغیر از تخریب محیطزیست در حوزه راهسازی، شروع به کار پروژهای صنعتی هم در نوبه خود هزینههای بلند مدت بسیاری را برای محیطزیست به همراه دارد آن هم در کشور در حال توسعهای مانند ایران که بهنوعی باید گفت باتوجه به دخل تصرف چندین وزارتخانه مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت راه و مسکن و ... حفاظت از این میراث ارزشمند دارای متولی مشخصی نیست.
بهعنوان مثال در احداث یک پالایشگاه پتروشیمی که میتواند چالش اشتغال و تولید را بر طرف کند بدون در نظر گرفتن پیشنهادهی کارشناسان محیط زیست، میتواند صدمات جبران ناپذیر زیست محیطی ایجاد کند که قطعا از چالش بیکاری هم مهمتر و حساستر است. یا اینکه برای کوتاه کردن مسیر جادهها و احداث بزرگراهها بدون بحث کارشناسی اکوسیستم منطقه را از بین میبرند و ساکناس آن را آواره میکنند.
موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد سدسازیهایی است که در ایران انجام میشود که برخی معتقدند در این سدسازیها تنها نظرات مهندسها مورد توجه قرار گرفته است و هیچ کار کارشناسی زیستمحیطی در این زمینه انجام نشده است. مانند سد «گتوند» که قرار بود بر روی خاک نمکی احداث بشود.
مجید عباسپور، مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است فرهنگ محیط زیستی در ذهن و عملکرد مهندسهای ایرانی جای ندارد و آن هم بهدلیل توجه کمی است که مسوولان عالیرتبه کشور به این موضوع دارند. او همچنین میگوید در برخی از پروژهای سدسازی در ایران تنها نظرات مهندسها مورد توجه قرار گرفته است و به چالشهای محیط زیستی توجه ندارند. همین باعث بروز چالشهای زیست محیطی این روزهای ایران شده است.
او در پاسخ به این سوال که مهندسهای وزارتخانههایی که تاکید بر ساخت و ساز و تخریب محیط زیست دارند تا چه حد به نکات کارشناسان محیط زیست دقت میکنند، به خبرنگار فراز میگوید: «رعایت نکاتی که از تخریب محیطزیست جلوگیری میکند کمتر مورد توجه قرار میگیرد متاسفانه این موضوع در همه عرصهها وجود دارد که باید از ادامه این روند جلوگیری کنیم. از همه موارد مهمتر این است که در اجرای پروژهها مهندسها به نکات محیط زیستی اصلا توجهی ندارند. بهعنوان مثال تصمیم میگیرند که منطقه صنعتی مانند عسلویه که پروژهای پتروشیمی بسیاری را در خود جا داده است، را گسترش دهند ولی پیش از انجام این کار هیچ نگاه محیط زیستی به پروژه ندارند. این موضوعات باعث بروز مشکلات محیط زیستی میشود که اکنون با آن دست به گریبان هستیم.»
عباسپور در پاسخ به این سوال که سدسازیهایی که توسط وزارت نیرو انجام شده است و بسیاری کمبود آب را به این سدها مربوط میدانند، چقدر با محیط زیست سازگار است ادامه میدهد: «در حوزه آبخیزداری و احداث سدها در ایران مطالعات کارشناسی در خصوص آسیبهایی که این نوع سازهها به محیط زیستی میرسانند، انجام نمیشود. هنگامی که از مدیرعامل یک شرکت سدسازی که وابسته به وزارت نیرو است پرسیدم که چه مطالعات زیست محیطی برای احداث این سد انجام دادهاید پاسخ داد: «هیچ»! هنگامی که دلیلاش را جویا شدم گفت که در این مورد چیزی از ما نخواستهاند و ما هم انجام نمیدهیم. همین خاطرهای که به آن اشاره کردیم میتواند عمق فاجعه و بیاهمیتی به محیط زیست در ایران را نشان دهد. در هر پروژهای که در کشور انجام میشود چه بزرگ و چه کوچک باید طرحهای محیط زیستی در کنار دیگر طرحها مورد توجه قرار بگیرد و این سوال باید ملکه ذهن مهندسها بشود که اگر در جایی میخواهیم جاده یا کارخانهای احداث کنیم رعایت اصول محیط زیستی اصلیترین اقدام خواهد بود.»
مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست در مورد اینکه برخی معتقدند سدها در ایران باید تخریب بشوند، ادامه میدهد: «مهندسهای ما به این نمیاندیشند که پس از احداث پروژها چه بر سر اکوسیستم اطراف این طرح خواهد آمد. برخی معتقدند که باید سدهای ایران را تخریب کنیم ولی من با این مورد مخالفت میکند البته نباید نادیده گرفت که برخی از سدها برای محیط زیست مناسب نیست ولی مشکل اصلی ما عدم مطالعات زیست محیطی در این رابطه است. در آمریکا 2 علت وجود دارد که سدها را تخریب میکنند، عامل اول فرسوده شدن سدها و تاسیسات آن است و مورد بعدی مسایل محیط زیستی است. وقتی آنها اشتباهات خود را قبول میکنند چرا ما نباید بگوییم که در عرصه سدسازی نیاز است اصلاحاتی را انجام بدهیم. پتانسیل احداث پروژهها در ایران در وضعیت مناسبی قرار دارد ولی به همین موازات باید بگوییم که دانش محیط زیستی شرکتهای وابسته به وزارتخانهها که این پروژها را احداث میکنند بسیار پایین است.»
او با اشاره بهدلیل عدم هماهنگی بین مهندسها و کارشناسان محیط زیست اضافه میکند: «عدم هماهنگی بین محیط زیست و مهندسها به فقر فرهنگی باز میگردد و برای پر کردن این خلاء نیاز است که به دانشآموزان از سالهای ابتدایی اهمیت محیط زیست را بیاموزیم تا در ذهن آنها باقی بماند. ما بارها پیشنهاد دادهایم که در همه رشتههای دانشگاهی چند واحد مربوط به چالشهای محیط زیستی گنجانده شود ولی متاسفانه هنوز اهمیت این موضوع را درک نمیکنند. میبینیم که یک نماینده مجلس با نفوذی که دارد میرود در یک منطقه جنگلی پالایشگاه پتروشیمی احداث میکند و کاری از دست ما بر نمیآید.»
استاد دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف در پاسخ به این سوال که در این زمینه چه باید کرد، میگوید: «مسوولان دولتی و .. هموراه در مورد اهمیت محیط زیست شعار میدهند ولی از شعار تا عمل راه بسیار زیادی است. در کنار فرهنگسازی که باید در زمینه محیط زیست انجام شود مسوولان هم باید در این زمینه قاطع عمل بکنند تا اختلاف بین مهندسها و کارشناسان محیطزیستیها هم به این صورت به پایان برسد. کشور ما در زمینه صنعتی شدن باید به سمت توسعه پایدار پیش برود تا بتوانیم آینده بهتری را برای نسلهای آینده رقم بزنیم.»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟